kwa kawaida به طور محاوره ای، به طور معمول، به طور رایج، به طور عادّی، معمولاً، به طور شایع یا رایج ادامه... بِه طُورِ مُحاوِرِه ای، بِه طُورِ مَعمول، بِه طُورِ رایِج، بِه طُورِ عادّی، معمولاً، بِه طُورِ شایِع یا رایِج دیکشنری سواحیلی به فارسی